این مأموریت های 27 گانه سه ویژگی دارند: اولین ویژگی این مأموریت ها این است که با پردازش آنها آسیب های توسعه غربی تبیین می شود. این مسئله آنگاه اهمیت می یابد که ما توجه داشته باشیم؛ نخبگان کشور نگاه خوبی به توسعه غربی دارند. خیلی از نخبگان با دیدگاه مثبت به توسعه نگاه می‌کنند و عیبی در توسعه غربی نمی‌بینند. به عبارت دیگر این 27 مأموریت عیب‌های توسعه غربی را آشکار می‌کند.  

 

  در نقشه راه تولید الگوی پیشرفت اسلامی، یک تصویری از کلام حضرت آقا ترسیم شده است؛ که این تصویر به ما کمک کند، انقلاب اسلامی را از این مرحله و این آسیب عبور دهیم. ما27 نقطه را مشخص کردیم که شامل تغییر در ساختار و رفتار است. برگرفته از ادبیات حضرت آقاست. نسخه‌ای است که طراحی و ادعای بزرگی دارد. فعلا تنها نسخه‌ای است که چنین ادعای بزرگی دارد. البته مدعی هم نیستم که کامل است. مدعی هستیم اولین کاری است که انجام شده است. از بحث تبیین نقاط ضعف حریف(توسعه) شروع می‌شود و تا ارائه راهکار در جزئی ترین مراحل ادامه می‌یابد.  

 

به طور مثال در بحث پیشگیری از جرم که وظیفه قوه قضاییه است. در حال حاضر -نداشتن برنامه منسجم برای این موضوع- برای ما هزینه‌ساز است. علاوه بر سایر هزینه ها، هزینه ریالی هم برای ما ایجاد می‌کند. اگر به عقب برگردیم و این مطلب را آسیب شناسی کنیم؛ پی به این نکته خواهیم برد که مشکلات ما جدی‌تر است. مشکلاتی مانند جرم، مانند زخمی عفونی است که از یک نقطه بدن بیرون می‌زند. وقتی سابقه و عوامل جرم را بررسی می کنیم مشاهده می کنیم که: آسیب زیاد است. متاسفانه در برخی از حیطه‌ها اینگونه است اگر در آسیب شناسی رفتار مجرم به یک مرحله عقب تر برگردیم؛ می بینیم با دانش‌آموزی مواجه هستیم که از نهاد خانواده وارد چرخه آموزش شده است. ما برای کاهش جرم، بی‌نهایت کار انجام نشده در بخش آموزش و در سبک زندگی داریم. ریشه جرم در سبک آموزش، محتوای آموزش و شیوه ارتباط دانش‌آموز و معلم است. در آموزش و پرورش کار انجام نشده ی زیادی درباره این موضوع وجود دارد. همچنین در مسائلی مانند بحث خانواده وآموزش آن، باید کارشناسان کار کنند.  

 

 

تقریبا5 سال از تولید ادبیات الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت به صورت گفتمانی گذشته است. البته مبتنی بر برخی اسناد آیت الله خامنه‌ای در اوایل دولت آقای هاشمی رفسنجانی سفارش تولید الگوی پیشرفت اسلامی را به سازمان مدیریت داده اند. به نظر می‌رسد مقام معظم رهبری از آغاز رهبری به دنبال مسئله الگو بوده اند و برای تحقق آن به ظرفیت‌سازی پرداخته اند. ایشان برای ایجاد ظرفیت فعالیت های مختلفی انجام داده اند ولی روی دو موضوع سرمایه گذاری ویژه انجام شده است. نخست اینکه بر شاخصه عدالت در جامعه بسیار تأکید فرموده اند؛ که این خود به معنای نقد توسعه است. به عبارت دیگر انقلاب دیدگاهی که می گوید: عدالت بعد از توسعه را نپذیرفته است.   نکته برجسته مدیریت ایشان در این ظرفیت سازی این است؛ که ایشان به شیوه نظری محض در این موضوع ورود نکرده اند

 

 

با بیان مثالی به تبیین بیشتر شیوه مدیریت ایشان می پردازم:

 

 

نقل است که؛ وقتی ادیسون می‌خواست لامپ را بسازد با تنی چند از افراد برجسته صحبت کرد؛ که من قصد دارم چنین چیزی را بسازم. آن افراد گفتند: ایده‌ات را توضیح بدهید تا افراد نظر دهند.ادیسون درباره سه فرق لامپ و چراغ های گردسوز شروع به صحبت کرد. اولین فرق لامپ و چراغ گردسوز را توضیح داد و گفت: لامپ در فضای خلاء روشن می‌شود. چون چراغ گردسوزهای قدیمی بدون اکسیژن مشتعل نمی‌شدند، این تکنیک درک نشد. فرق دوم و سوم را هم که توضیح داد بر ابهام مسئله افزود. او گفت: انرژی لامپ نادیدنی است. و سیستم انتقال سوختش توپر! برخی حاضران تا این بحث ها را به صورت نظری شنیدند، گفتند که ادیسون دیوانه شده است. توضیحات نظری ادیسون در تبیین ایده ی او کمکی نکرد! در مسئله‌ اداره کشور هم چون بسیاری از کارشناسان ما عادت کرده اند، که با چراغ گردسوز توسعه کار کنند و با مفاهیم قدیمی اقتصادِ آدام اسمیتی خو گرفته اند؛ برایشان سخت است که مفهوم الگوی پیشرفت اسلامی را فهم کنند. با توجه به چنیین فضائی چگونه می توان یک موضوع جدید و تأسیسی مانند الگوی پیشرفت را توضیح داد؟

 

 

این مثال را زدم که کار بزرگ آیت‌الله خامنه‌ای را نشان بدهم. در چنین فضائی-که فضای غلبه مفاهیم مدرن است- آقا ورود کرده اند تا الگوی توسعه غربی را کنار بگذارند. ایشان به صورت مسأله محور ظرفیت سازی را شروع کرده اند و به محوریت آن مسأله سعی در تفهیم مسئله الگوی اسلامی ـ ایرانی پیشرفت داشته اند. ایشان مکرر فرموده اند؛ عدالت، محور است و تبعیض طبقاتی پذیرفته نیست. ایشان فرموده اند: خانواده در جامعه اسلامی محور است.تآکید بر محوریت خانواده در حالی است که بنیان توسعه غربی فرد‌محوری و لذت‌جوئی است و این مسئله را جا انداخته اند. با روش ظرفیت سازی ایشان- به جای شروع از مفاهیم روش شناسی و فلسفی در نقد توسعه غربی با تأکید بر عناصری غیر قابل انکار از هویت اسلامی- به تدریج در لایه ای از دانشمندان، زمینه فهم مسئله الگوی پیشرفت اسلامی فراهم آمده است. نخبگانی که سرعت درک بیشتری دارند وارد عرصه شده اند و به نقد سازندگانِ چراغ گردسوز می پردازند. می خواهم بگویم گسترش مفاهیم مدرن در جامعه نتوانسته، مانع تصویرسازی‌ آقا در مورد آینده شود. مقام معظم رهبری توانسته است جامعه آرمانی را تصویرسازی کند و لوازم آنرا سفارش دهند. تولید الگوی پیشرفت اسلامی، مهمترین سفارش علمی ایشان برای رسیدن به مرحله جامعه اسلامی محسوب می شود.

 

 

من از جریانهائی که فقط فعالیت نظری دارند می پرسم که تکلیف مدیریت فعلی جامعه چه می‌شود؟ مدیریت فعلی به سمت چه توسعه‌ای می‌رود؟ اگر دوستان ما بگویند که ما50 سال دیگر به نظام خروجی می دهیم، قطعا این حرف غلطی است. مبتنی بر این سوال، به نظر ما آمده است که باید "روش مدیریت تحولات اجتماعی به سمت پیشرفت اسلامی" مبنای تولید الگوی پیشرفت اسلامی قرار گیرد.  

 

 

*تا حالا فرصتی پیش آمده که جلسه مشترک با متولیان رسمی الگوی اسلامی - ایرانی داشته باشید؟

 

 

بعد از حدود 15 سال فعالیت علمی و پژوهشی در مورد انقلاب اسلامی، حدود یکسال است که ما مشغول معرفی تدریجی این نقشه راه هستیم. نشست هائی برای معرفی نقشه راه داشته ایم. سازمانِ و شکل فعالیت خود را بسیجی تعریف کرده ایم. سه گونه نشست داریم. نخست نشست‌های خانگی است؛ دوستانی که موضوع را فهمیده ا ند با دوستان نخبه خود رایزنی می‌کنند، مهمانی ترتیب می‌دهند و موضوع نقشه راه در نشست خانگی بررسی می شود. نوع دوم نشست‌ها در رسانه ها برگزار می شود. این نشستِ خبرگزاری فارس، در واقع پنجمین نشستِ رسانه ای معرفی نقشه راه است، سطح سوم نشست‌ها در حوزه و دانشگاه است. به هر حال ما مشغول طرح مسئله هستیم. البته ما منتظر هستیم تا مراکزی که به مسئله الگوی پیشرفت اسلامی می‌پردازند؛ نقشه راه خود را برای تولید الگو ارائه کنند. ما از همه جریانها این سوال را داریم که چه برنامه برای مدیریت تحولات فعلی کشور به سمت پیشرفت اسلامی دارند؟

 

 

*نقشه راهی که تهیه شده است ضامن اجرایی دارد؟

 

 

بیرانوند: حضرت آقا نیاز کشور به مسئله نقشه راه را اعلام و تبیین فرموده اند. ایشان فرموده اند این مسئله به حیات دولت و حیات نظام وابستگی مستقیم دارد. ما لزوما باید جامعه خودمان را به سمت پیشرفت اسلامی اداره کنیم. با توجه به اینکه نسخه غربی‌ها در خود غرب نیز جواب نداده است.زمینه برای تغییر در نحوه اداره کشور بیش از گذشته مهیا است. ما اگر میخواهیم به اهداف غائی خود برسیم نمی توانیم از الگوهای غربی استفاده کنیم؛ که این نیاز ضامن اجرائی نقشه راه است.