پس در آغاز جلسات در همه نشست ها لازم است،که مراد و درک خودشان را از مسأله پیشرفت اسلامی بیان کنند.برخی از جریانات به صراحت بیان داشته اند،که الگوی پیشرفت اسلامی،تأسیسی نیست.

مبهم گذاشتن مسأله الگوی پیشرفت اسلامی، این مسأله را به نتیجه مطلوب خود نمی رساند.

پس حرف اول ما تبیین مسأله الگوی پیشرفت اسلامی است، وقتی مسأله واضح شد وابعاد و چارچوب آن تبیین شد،نصف پاسخ داده شده است.اما وقتی مسأله مبهم بود ، یا فرض گرفتیم مسأله ای که در نظام جمهوری اسلامی ، تحت عنوان الگوی پیشرفت اسلامی مطرح کرده است، همان توسعه یافتگی است، طبیعتاً جواب ، به سمت تبیین چگونگی توسعه یافتگی خواهد رفت. واگر مبهم گفتیم، طبیعی است که جواب را به سمت حرف های کلی بردیم ،مثلاً الگوی پیشرفت اسلامی باید محورش عدالت باشد.

البته موقع طرح مسئله این خوب است که بگوییم الگوی پیشرفت اسلامی محورش عدالت است.اما با این جواب نمی توانیم بحث های کلی را مطرح کنیم.پس مبهم گذاشتن مسئله الگوی پیشرفت اسلامی باعث کلی شدن جوابها می شود، یکسان انگاری توسعه غربی باپیشرفت اسلامی ،باعث هدایت جوابها به سمت جوابهای مرسوم در دنیا می شود.

ما برای اینکه مسئله الگوی پیشرفت اسلامی را تبیین کنیم،سخن از یک مفهوم به نام «مفهوم جهت نظام مقدس اسلامی» گفته ایم. مفهوم جهت نظام مبارک جمهوری اسلامی را تبیین کرده سپس آنرا پایه قرار داده ایم برای تبیین مسأله الگوی پیشرفت اسلامی، سپس وارد بحث می شویم.

این نکته را تأکید می کنم از اول انقلاب تا حالا، سفارشاتی که انقلاب به نخبگان تحت عناوین مختلف مطرح کرده،مثلاً در سالهای اولیه بحث زمان و مکان در فقه ، ودر  سالهای بعد بحث فقه پویا ،موضوع برخی از همایش ها شد، اما همایش ها دچار یک آفتی در برخی  میشدند. مثلاً مسئله زمان و مکان در فقه، اگر شما معنای زمان و مکان را به معنای زمان ومکان در مسئله تزاهم (که در فقه است) مطرح کردید ، یعنی 2 امر واجب با هم تزاهم می کنند در یک زمان و در یک مکان، مثلاً نجات غریق و وجوب صلاه ، این 2 مسئله هم به نوعی زمان و مکان در آنها اخذ شده منتها نه زمان و مکان در فقه ، بلکه زمان و مکان در اجرای حکم،اگر فرض گرفتیم کسی که می خواهد مسئله اش را تبیین کند، زمان و مکان را به سمت تزاهم ببرد، در واقع باید یکبار دیگر مسأله تزاهم در فقه و مبانی و ابعادش و مصادیقش را بازخوانی کند، زیرا در واقع بیان داشته که مسئله ،مسئله ی جدیدی نیست.

پس از همان اول انقلاب این مسئله وجود داشت که مسئله را در یک مسئله قدیمی تر منحل میکنند، ومسئله در تفهیم خودش  به عنوان یک مسئله جدید فرض نمی شد.

خوب این بزرگترین مانع در بی نتیجه ماندن همایش هایمان بوده است.واگر در حال حاضر این آسیب را برطرف نکنیم،کماکان این مشکل باقی است و همایش هابه نتیجه نخواهند رسید. حتی کار به جایی رسیده که در فرهنگ نخبگانی ، یک تفکر در حال شکل گیری است ،که همایش ها،بی خاصیت هستند.

خوب شما می توانید این را به عنوان یک موضوع دقت در مطالعاتتان دنبال کنید . در اسناد و تاریخ همایش ها که به عنوان کتاب منتشر شده  و در کتابخانه ها است ، عنوان همایش را دیده و ببینیدآیا تبیین مسئله در آن صورت گرفته یا نه ؟ به  عنوان یک آسیب شناسی در انقلاب. در حال حاضر هم در مسئله سبک زندگی اسلامی حجم عظیمی از همایش ها در راه است.

ما در همه ی این موارد خصوصاً در مسئله الگوی پیشرفت اسلامی، حساسیت ما این است که نویسنده مقاله و سخنران و غیره مسئله را چه تعریف می کرده و تعریفشان از مسئله چیست؟

خودمان هم مراقب هستیم در درون این کارگاه ها و متن هایی که به اسم شورای راهبردی منتشر می شود، ابتدا تبیین مسئله صورت گیرد.اینجاست که دعوای ما با بقیه ی  جریاناها ، جدی می شود.و اگر بخواهیم تضارب ایجاد کنیم، ابتدا در اینجا، ایجاد می شود،اگر در اینجا ، اختلاف ایجاد شد مثلاً فرض بگیریم 2 درک از مسئله پیشرفت اسلامی ایجاد شده ، زمینه ایجاد 2 جواب در همایش ها مورد بحث حاصل می شود.پس مدیران و اعضای اصلی شورای راهبردی الگوی پیشرفت اسلامی یک دقت مدیریتی را ،حتی در جلسات محدودی که دارند ،باید رعایت کنند. چه در موقع توضیح طرح به دیگران یا در بسته های پیشخوان یا در اطلاعیه هایی که می خواهند بزنند،آن دسته از موضوعاتی را مورد استفاده قرار دهند که ناظر به تبیین مسئله باشد.

مثلاً در اولین بسته پیشخوان ای که در شورای راهبردی منتشر شد،9 قسمت از سخرانیهای امام خامنه ای( مدظله العالی) موجود است ، که باید از بخش هایی شروع کنیم که در تقابل با توسعه است.چون کمک به تبیین مسئله پیشرفت اسلامی می کند.

شورای راهبردی الگوی پیشرفت اسلامی ، در نقشه راه الگوی پیشرفت اسلامی ،تبیین مسأله رابا نظام مفاهیمی یعنی با اتکاء به نظام مفاهیم« جهت» توضیح می دهد.شاه مهره در نقشه راه الگوی پیشرفت اسلامی «مفهوم جهت»است. اگر این مفهوم درک و تبیین شد، اولین خاصیتش تبیین مسأله ی الگوی پیشرفت اسلامی است. به بیان دیگر باید بگوییم الگوی پیشرفت اسلامی چه نسبتی با جهت نظام اسلامی دارد، چه موضوعی بر سر راه تحقق جهت نظام اسلامی است ، وبه وسیله الگوی پیشرفت اسلامی برداشته می شود. پس سؤال محوری ما می شود تبیین مسأله الگوی اسلامی با توجه به جهت .

البته راه های دیگری هم برای تبیین مسئله موجود است که می توان موضوع الگوی پیشرفت اسلامی را تبیین کرد.ما آن راه  ها را هم خوب می دانیم اما فراگیر و عمومی نمی باشند. راه هایی هستند که سطح تفاهمشان محدود می باشد. زیرا بر اساس یک سری  پیش فرض های خاصی می توانیم به وسیله ی آنها ورود پیدا کنیم.مثلاً با تعریف فلسفی تکامل  هم می شود موضوع الگوی پیشرفت اسلامی را مطرح کرد. حالا تکامل چیست؟ تکامل یک اصطلاح خاص در نظام ولایت است که به فهم مفهوم تکامل بر می گردد به فهم نظام اصطلاحات فلسفه ی نظام ولایت. شاید در یک سطحی خوب باشد ، اما مشروط به فهم  آن مسئله یا حداقل فهم اجمالی آن.

روش های دیگری هم هست ،پس اگر کسی بتواند مسئله الگو را به چند زبان تببین کند،اشتباهی نکرده است منتها باید به این نکته توجه کند که همه ی روش ها مبتنی بر یک پیش فرض های خاص هستند والزاماً آن گروه هدفی که شما  در نظر گرفته اید،ممکن است با پیش فرض های شما آشنا نباشند.

ولی مفهوم جهت جمهوری اسلامی ،همراه با پیش فرض هایش ،تقریباً برای همه ی جر یانات پذیرفته شده است.و وقتی وارد بحث شدیم برای همه واضح می شود .

 

1.موضوع نشست های شورای راهبردی ؛معرفی نقشه راه الگوی پیشرفت اسلامی

2.ورود 10 جریان در کشور بر روی مسئله ی الگوی پیشرفت اسلامی

1/2. درک ناقص برخی از جریانات از مسئله الگوی پیشرفت اسلامی ، با توجه به آثار متنی و صوتی آنها

2/1.تبیین دقیق مسئله ی الگوی پیشرفت اسلامی برای جلوگیری از یکسان انگاری الگوی پیشرفت اسلامی با توسعه غربی،اولین مسئله در نشست های راهبردی

2/2. الگوی پیشرفت اسلامی ؛تأسیسی یا تلفیقی یا همان توسعه غربی با تغییرات رو بنایی؛نقاط تفاوت برخی از این جریان ها باهم

3/2. اولین قدم توسط هر جریان ؛بیان درک خود از مسئله ی الگوی پیشرفت اسلامی

3/1. به نتیجه نرسیدن مسئله الگو با مبهم گذاشتن مسئله الگوی پیشرفت سلامی

4/1.یکسان انگاری پیشرفت اسلامی با توسعه غربی ورفتن به سمت الگوهای موسوم در دنیا در صورت فهم ناقص از مسئله

5/1.کلی گویی از مسئله الگوی پیشرفت اسلام در صورت مبهم گذاشتن مسئله ی الگوی پیشرفت اسلامی

6/1.بدست آوردن جواب درست برای مسئله الگوی پیشرفت اسلامی ،با تبیین درست از مسئله

3.تبیین مسئله ی الگوی پیشرفت اسلامی، با پیش فرض مفهوم جهت نظام مقدس اسلامی

1/3.بعد از تبیین  مفهوم جهت ،پایه قرار دادن آن برای تبیین مسئله ی الگوی پیشرفت اسلامی

4.مطرح شدن سفارشاتی از اول انقلاب  تابه حال توسط انقلاب برای نخبگان ،تحت عناوین مختلف

1/4. بحث زمان و مکان در فقه،یکی از سفارشات انقلاب به نخبگان

1/1/4.درک ناقص از مسئله ی زمان و مکان در فقه در صورت برداشت زمان و مکان در فقه به زمان و مکان در مسئله ی تزاهم

2/1/4.جدید ندیدن مسئله ی زمان و مکان در فقه ،در صورت فهم ناقص از فهم مسئله ی پیشنهادی انقلاب در مورد زمان و مکان در تفقه

2/4.منحل شدن یک مسئله در مسئله ی قدیمی،یک معزل بزرگ در برخورد بابعضی از سفارشات انقلاب ،به دلیل فهم ناقص از مسئله

3/4. بی خاصیت یا کم خاصیت دیدن همایش ها از دیدگاه برخی از نخبگان ،دلیل برفهم ناقص از مسائل مورد بحث همایش ها

4/4. نیاز به آسیب شناسی «چرایی کم خاصیت بودن همایش ها» به عنوان یک آسیب شناسی انقلاب

5/4. در راه بودن طوفانی از همایش ها با موضوع سبک زندگی اسلامی ،خطر پیش رو

5.حساسیت شورای راهبردی بر روی تعریف درست مسئله ی الگوی پیشرفت اسلامی ،توسط اعضاء و مدیران الگوی پیشرفت اسلامی

1/5.تبیین درست از مسئله ی الگوی پیشرفت اسلامی ،اولین کار در کارگروهای الگوی پیشرفت اسلامی

2/5.شروع تضارب با جریانهای دیگر ،باتعریف درست از مسئله ی الگوی پیشرفت اسلامی ،بدلیل ایجاد2 درک از مسئله ی الگوی پیشرفت اسلامی و بدست آوردن 2 جوای مختلف در همایش ها

3/5.تمام فعالیت های شورای راهبردی،ناظر به مسئله ی الگوی پیشرفت اسلامی،به عنوان یک راهکار مدیریتی

4/5.توجه به تقابلات پیشرفت اسلامی و توسعه ی غربی در فرمایشات امام خامنه (مدظله العالی) در بسته های پیشخوان

6.تبیین مسئله ی الگوی پیشرفت اسلامی با اتکاء به مفهوم جهت ،در نقشه ی راه پیشرفت اسلامی ،شیوه ی شورای راهبردی الگوی پیشرفت اسلامی

1/6.مفهوم جهت شاهمهره ی نقشه ی راه الگوی پیشرفت اسلامی

2/6.تبیین مسئله ی پیشرفت اسلامی با توجه به نسبت آن با جهت نظام اسلامی

3/6.شناخت موضوع برطرف کننده ی مانع بر سر راه جهت نظام اسلامی،توسط الگوی پیشرفت اسلامی

4/6.تبیین مسئله ی الگو بعد از اصل قرار گرفتن مسئله الگوی پیشرفت اسلامی

7.سؤال محوری شورای راهبردی در تبیین مسئله ی الگوی پیشرفت اسلامی ،با توجه به مفهوم جهت

1/7. وجود راههای دیگری برای تبیین مسئله ی الگوی پیشرفت اسلامی اما فراگیر نبودن آنها

1/1/7. ایجاد تعامل کم در  تعریف مسئله ی الگوی پیشرفت اسلامی با نظام اصطلاحات فلسفه ی تکامل، به دلیل ناآشنایی  با نظام اصطلاحات این نوع فلسفه

2/3.آشنا بودن تقریبی همه ی جریانات نخبگانی کشور با نظام مفاهیم جهت نظام مقدس اسلامی