2. شاخصهایی‌ است که در دنیا برای‌ یک کشور پیشرفته ذکر می‌ کنند و ما این شاخصها را رد نمی‌کنیم و قبول داریم. منتها توجه داشته باشید این شاخصها را وقتی‌ که به ما تحویل می‌ دهند - به ما که  تشکیل دهنده ی‌ این شاخصها نیستیم - در لابه لای‌ آن، چیزهایی‌ است که دیگر آنها جزو شاخصهای‌ پیشرفت و توسعه نیست؛چیزهایی‌ را به میان می‌ آورند که این صادر کردن فرهنگ مخا لف با هویت و شخصیت ملی‌ و میل برای‌ وابسته کردن کشورهاست.آن کسانی‌ که این شاخصها را تهیه و ارائه می‌کنند، اگر چه غالباً دانشمندانند، اما بسیاری‌ از آنان آدمهای‌ مستقلی‌ نیستند؛ یعنی‌ همان شبکه و همان ناتوی‌ فرهنگی‌ در مجموعه ی‌ خود، بسیاری‌ از این دانشمندان، متفکران، هنرمندان، ادبا وامثال اینها را هم دارد. با وجود همه ی‌ اینها، اساس تحول باید بر« ملاحظه ی‌ عناصر اصلی‌ هویت ملی‌« قرار داده شود، که آرمانهای‌ اساسی‌ و اصولی‌ مهمترین آنهاست.

3. ویت اسلامی‌ ملی‌ را سلب کردن و مدل بازی‌ به جای‌ مدل سازی‌، پیشرفت نیست. ما وابسته شدن و غربی‌ شدن را پیشرفت نمی‌ دانیم.   پیشرفتی‌ که با باختن هویت مستقل ملی‌ همراه باشد و انسان خودش را از دست بدهد، پیشرفت نیست.

بیانات در دیدار اساتید و دانشجویا ن دانشگاههای‌ استان سمنان 18/8/1385

 4.       دنبال این نباشند که فرمولهای‌ غربی‌ را؛ فرمولهای‌ اقتصادی‌ غرب، فرمولهای‌ بانک جهانی‌ یا صندوق بین المللی‌ پول را با مسائل کشور تطبیق کنند؛ نه، آن نظریه ها، نظریه های‌ مفید برای‌ ما نیست.

5.       هر کشوری‌ که از الگوهای‌ موجود غرب فاصله داشته باشد، توسعه یافته نیست! و هر چه فاصله اش بیشتر، فاصله اش از توسعه یافتگی‌ بیشتراست! این طوری‌ میخواهند جا بیندازند و  تأسفانه در ذهنها جا انداخته اند.البته غربی‌ ها این تبلیغات را کرده اند و ملاک و معیار توسعه یافتگی‌ را الگوهای‌ خودشان قرار داده اند.

6.       ما حالا باید برای‌ شکستن این طلسم فکر کنیم؛ کدام طلسم؟ این طلسم که کسی‌ تصور کند که پیشرفت کشور باید لزوماً با الگوهای‌ غربی‌ انجام بگیرد. این وضعیت کاملاً خطرناکی‌ برای‌ کشور است. الگوهای‌ غربی‌ با شرائط خودشان، با مبانی‌ ذهنی‌ خودشان، با اصول خودشان شکل پیدا کرده؛ بعلاوه ناموفق بوده. بنده به طور قاطع این را میگویم: الگوی‌ پیشرفت غربی‌، یک الگوی‌ ناموفق است.

7.         پیشرفت وقتی‌ مادی‌ شد، معنایش این است که اخلاق و معنویت را میشود در راه چنین پیشرفتی‌ قربانی‌ کرد. یک ملت به پیشرفت دست پیدا کند؛ ولی‌ اخلاق ومعنویت در او وجود نداشته باشد. اما از نظر اسلام، پیشرفت این نیست. البته پیشرفت مادی‌ مطلوب است، اما به عنوان وسیله .هدف، رشد و تعالی‌ انسان است.

8.       امروز در چشم بسیاری‌ از نخبگان ما، بسیاری‌ ازکارگزاران ما، مدل پیشرفت صرفاً مدلهای‌ غربی‌ است؛ توسعه و پیشرفت را باید از روی‌ مدلهایی‌ که غرب ی‌ها برای‌ ما درست کرده اند، دنبال و تعقیب کنیم. امروز در چشم کارگزارانِ ما ایناست و این چیز خطرناکی‌ است؛ چیز غلطی‌ است؛ هم غلط است،خطاست، هم خطرناک است.

بیانات در دیدار دانشجویان دانشگاه فردوسی‌ مشهد 25/2/1386

9.       درست نقطه ی‌ مقابل آنچه که سالهای‌ متمادی‌ دشمنان اسلام تبلیغ میکردند. دشمنان اسلام اینجور وانمود میکردند که دینداری‌ با پیشرفت منافات دارد؛ با هم سازگار نیست. اگر ملتی‌ بخواهد پیشرفت پیدا کند، باید از دین دست بکشد، باید برود به دامن غرب و خود را سر تا پا به رنگ غربی‌ در بیاورد تا بتواند پیشرفت کند. این را به عنوان یک  باور در طول ده ها سال به ملت ایران تلقین کرده بودند. امام بزرگوار ما از اول انقلاب تا روز آخر و در وصیت نامه ی‌ خود تأکید میکند که روح انقلابی‌، روح حرکت به جلو است، روح پیشرفت است، روح ابتکار و نوآوری‌ است و این در واقعیت ملت ایران هم تحقق پیدا کرد.

بیانات در مراسم نوزدهمین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی‌ ( ره) 14/3/1387

10.   در الگو های پیشرفت نسخه های‌ دیگر به درد ما نمیخورد؛ چه نسخه ی‌ پیشرفت آمریکائی‌، چه نسخه ی‌ پیشرفت اروپائی‌ از نوع اروپای‌ غربی‌ ، چه نسخه ی‌ پیشرفت اروپائی‌ از نوع اروپای‌ شمالی‌ - کشورهای‌ اسکاندیناوی‌، که آنها یک نوع دیگری‌ هستند - هیچ کدام از اینها، برای‌ پیشرفت کشور ما نمیتواند مدل مطلوب باشد. ما باید دنبال مدل بومی‌ خودمان بگردیم. هنر ما این خواهد بود که بتوانیم مدل بومی‌ پیشرفت را متناسب با شرائط خودمان پیدا کنیم.

11.   نکته ی‌ اول این است که ما وقتی‌ میگوئیم پیشرفت، نباید توسعه ی‌ به مفهوم رائج غربی‌ تداعی‌ بشود . امروز توسعه ، در  اصطلاحات سیاسی‌ و جهانی‌ و بین المللی‌ حرف رائجی‌ است. ممکن است پیشرفتی‌ که ما میگوئیم، با آن چه که امروز از مفهوم توسعه در دنیا فهمیده میشود، وجوه مشترکی‌ داشته باشد - که حتماً دارد - اما در نظام واژگانی‌ ما ، کلمه ی‌ پیشرفت معنای‌خاص خودش را داشته باشد که با توسعه در نظام واژگانی‌ امروز غرب، نبایستی‌ اشتباه بشود. آن چه م ا دنبالش هستیم ، لزوماً توسعه ی‌ غربی‌ - با همان مختصات و با همان شاخصها - نیست.

12.   ما مجموعه ی‌ غربی‌ شدن، یا توسعه یافته ی‌ به اصطلاحِ غربی‌ را مطلقاً قبول نمیکنیم. پیشرفتی‌ که ما میخواهیم چیز دیگری‌ است.

13.   اگر یک تمدنی‌، یک فرهنگی‌ و یک آئینی‌ ، انسان را تک ساحتی‌ دانست و خوشبختی‌ انسان را فقط در زندگی‌ مادی‌ِ دنیائی‌ به حساب آورد، طبع اً پیشرفت در منطق او، با پیشرفت در منطق اسلام - که انسان را دو ساحتی‌ می داند - بکلی‌ متفاوت خواهد بود. کشور ما و جامعه ی‌ اسلامی‌ آن وقتی‌ پیشرفته است که نه فقط دنیای‌ مردم را آباد کند، بلکه آخرت مردم را هم آباد کند.

بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار استادان و دانشجویان کردستان 27/2/1388

14.   ما پیشرفت را با عدالت با هم آوردیم؛ یعنی‌ درست نقطه ی‌ مقابل آن چیزی‌ که در دنیای‌ مادی‌ِ امروز مطرح است. آنها میگویند ما اگر بخواهیم در پیشرفت، رعایت این مسائل عدالتی‌ را بکنیم ، آن پیشرفت به دست نخواهد آمد، بنابراین عدالت را میگذاریم بعد از آنکه پیشرفت را حاصل کردیم. آن وقت با راه های‌ جبرانی‌ مثل همین بیمه ها و کمکها، تا آن حدی‌ که بشود - که غالباً هم نمیشود - جبران میکنیم. ما میگوئیم نه ، پیشرفت  همراه با عدالت. در ذات این پیشرفت، عدالت بایستی‌ ملحوظ شده باشد.

بیانات در دیدار اعضای‌ هیئت دولت 18/6/1388

15.       دنیاى غرب از دو سه قرن قبل از این به دانش برتر و فناورى برتر دست یافت و سوراخ دعاى ثروت و انباشت ثروت را پیدا کرد. مکتبهاى اجتماعى گوناگونى پدید آمد، تفکرات فلسفىِ اجتماعى گوناگونى پدید آمد-لیبرالیسم مبتنى بر تفکر اومانیستى، فکر دموکراسى و امثال اینها - هدف اینها یا هدف آن کسانى که دنبال این افکار رفتند، این بود که بتوانند بشر را به آسایش، به آرامش و به رفاه برسانند؛ لیکن آنچه در واقع تحقق پیدا کرد، عکس اینها بود. بشر در سایه‌ى تفکر اومانیستى و در جهت نظامهاى انسانگرا نه فقط به انسانیت دست نیافت، به آسایش دست نیافت، بلکه بیشترین جنگها، بیشترین کشتارها، بدترین قساوتها، زشت‌ترین رفتارهاى انسان با انسان در این دوره به وجود آمد.

بیانات در دیدار دانشجویان و جوانان استان قم‌4/8/1389